کد مطلب:227836 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:150
علی بن میثم
یكی از علمای برجسته و متكلمان زبردست تاریخ شیعه، كه از شاگردان حضرت رضا علیه السلام بود، «علی بن اسماعیل بن شعیب بن میثم»، نوه ی «میثم تمار» است كه از او به عنوان «علی بن میثم» یاد می شود. او از اصحاب خاص حضرت رضا علیه السلام بود و در بحث و مناظره با دانشمندان مخالف، مهارت بسیاری داشت. [1] .
روزی بر «حسن بن سهل» وزیر مأمون وارد شد و دید یك نفر طبیعی مسلك و منكر خدا در صدر مجلس نشسته و وزیر نسبت به او احترام زیادی می كند، ولی بقیه دانشمندان و اشراف در مقامی پایین تر از او نشسته اند. ابن میثم برآشفت و به حسن ابن سهل گفت: ای وزیر! امروز در بیرون خانه ی تو چیز بسیار عجیبی دیدم؟!
وزیر گفت: چه دیدی؟
علی بن میثم پاسخ داد: دیدم یك كشتی بدون ناخدا و ریسمان، از این سو به آن سو می رود!
همان دم منكر خدا كه در آن جا نشسته بود، به وزیر گفت: این آقا «علی بن میثم» دیوانه است كه چنین سخن آشفته و نادرستی می گوید.
علی بن میثم: نه؛ درست سخن می گویم، چرا دیوانه ام؟
[ صفحه 89]
منكر خدا: كشتی چوبی كه از جمادات است و عقل و جان ندارد، چگونه بدون ناخدا و راهنما، از این سو به آن سو در حركت است.
علی بن میثم: آیا سخن من تعجب آورتر است یا سخن تو كه می گویی این دریای بی كران، بدون آفریدگار و بدون راهنمایی كه دارای عقل و جان باشد، در تلاطم است؟ این گیاهان مختلفی كه از زمین می روید و این بارانی كه از آسمان فرود می آید، به پندار تو خالق و مدبری ندارد؟ در عین حال تعجب می كنی كه یك كشتی ساده بدون مدبر و ناخدا، حركت نماید.
منكر خدا از جواب درماند و دریافت كه مطرح كردن مثال كشتی برای رد ادعاهای اوست. [2] .
روزی بر «حسن بن سهل» وزیر مأمون وارد شد و دید یك نفر طبیعی مسلك و منكر خدا در صدر مجلس نشسته و وزیر نسبت به او احترام زیادی می كند، ولی بقیه دانشمندان و اشراف در مقامی پایین تر از او نشسته اند. ابن میثم برآشفت و به حسن ابن سهل گفت: ای وزیر! امروز در بیرون خانه ی تو چیز بسیار عجیبی دیدم؟!
وزیر گفت: چه دیدی؟
علی بن میثم پاسخ داد: دیدم یك كشتی بدون ناخدا و ریسمان، از این سو به آن سو می رود!
همان دم منكر خدا كه در آن جا نشسته بود، به وزیر گفت: این آقا «علی بن میثم» دیوانه است كه چنین سخن آشفته و نادرستی می گوید.
علی بن میثم: نه؛ درست سخن می گویم، چرا دیوانه ام؟
[ صفحه 89]
منكر خدا: كشتی چوبی كه از جمادات است و عقل و جان ندارد، چگونه بدون ناخدا و راهنما، از این سو به آن سو در حركت است.
علی بن میثم: آیا سخن من تعجب آورتر است یا سخن تو كه می گویی این دریای بی كران، بدون آفریدگار و بدون راهنمایی كه دارای عقل و جان باشد، در تلاطم است؟ این گیاهان مختلفی كه از زمین می روید و این بارانی كه از آسمان فرود می آید، به پندار تو خالق و مدبری ندارد؟ در عین حال تعجب می كنی كه یك كشتی ساده بدون مدبر و ناخدا، حركت نماید.
منكر خدا از جواب درماند و دریافت كه مطرح كردن مثال كشتی برای رد ادعاهای اوست. [2] .
[1] سفينةالبحار، ج 2، ص 525.
[2] نگاهي به زندگي حضرت رضا عليه السلام، صص 70 - 69؛ به نقل از الفصوص المختار، سيد مرتضي، ج 1، ص 31.